15 KPI و معیارهای مدیریت محصول

KPIها و معیارهای مدیریت محصول به مدیران محصول کمک می کند تا عملکرد خود را نظارت کنند تا اطمینان حاصل کنند که شرکت در حال بهبود است و در جهت یک استراتژی محصول موفق کار می کند.

اما KPIها و معیارهای مدیریت محصول چیست و چگونه می توانند به شما کمک کنند؟ و مهمتر از آن، کدام معیارها را باید ردیابی کنید ؟

در این مقاله، همه چیزهایی را که باید در مورد KPIهای مدیریت محصول بدانید را مورد بحث قرار می‌دهیم و نگاهی به پانزده مورد از بهترین معیارهای مدیریت محصول که امروز باید آن‌ها را پیگیری کنید، خواهیم انداخت. 

تفاوت بین KPI و معیارها چیست؟

KPI مخفف کلید عملکرد شاخص است.

شاخص های کلیدی عملکرد تعیین می کنند که آیا کسب و کار شما به اهداف اصلی تجاری خود دست می یابد یا خیر.

معیارها همچنین می توانند به عنوان یک شاخص عملکرد عمل کنند که به شما کمک می کند تعیین کنید آیا کسب و کار شما به اهداف خود می رسد یا خیر.

برخلاف KPIها، معیارها با دامنه وسیع تری از اهداف تجاری و نه تنها با اهداف کلیدی سروکار دارند.

در اینجا منظور ما این است:

• اگر یک معیار هدف کلیدی کسب و کار را هدف قرار دهد، یک KPI است.
• اگر معیاری هر نوع هدف تجاری را که هدف اصلی نیست پوشش دهد، آن را فقط یک متریک می نامند.

به یاد داشته باشید، هر KPI یک متریک است، اما هر متریک، یک KPI نیست.

15 KPI و معیارهای کلیدی مدیریت محصول

برای کمک به شما در دستیابی به تمام اهداف خود به عنوان یک مدیر محصول، فهرستی از معیارهای مدیریت محصول را که باید آنها را ردیابی کنید، گردآوری کرده ایم:

KPIهای مشتری:

KPIهای مشتری همه چیز در مورد مشتریان شماست. این معیارهای محصول، میزان رضایت مشتریان شما و ارزشی که برای شرکت شما به ارمغان می آورند را بررسی می کنند.

1. رضایت مشتری

اگر می خواهید بدانید که آیا مشتریان شما راضی هستند یا خیر، رضایت مشتری معیار مناسبی برای شماست. می توانید با ارسال نظرسنجی هایی که مناطق خاصی را که فکر می کنید نیاز به بهبود دارند هدف قرار می دهند، متوجه این موضوع شوید. 

پاسخ ها به شما اطلاع می دهند که مشتریان ناراضی هستند و نیاز به توجه بیشتری از سوی تیم های مدیریت محصول شما دارند.

در اینجا یک راه ساده برای محاسبه آن وجود دارد:

رضایت مشتری = تعداد پاسخ های مثبت ÷ تعداد کل پاسخ ها * 100

اگر از امتیاز رضایت مشتری (CSAT) استفاده می‌کنید، مشتریان یک محصول یا خدمات خاص را در مقیاس 1 تا 5 رتبه‌بندی می‌کنند که 5 «بسیار راضی» و 1 «بسیار ناراضی» است. اگر محصول انتظارات مشتری را برآورده کند، امتیاز بالاتری دریافت خواهید کرد.

امتیاز مرکب رضایت مشتری با جمع کردن امتیاز و تقسیم آن بر تعداد پاسخ دهندگان محاسبه می شود.

با این حال، اگر به دنبال تجسم CSAT به عنوان درصدی از مشتریان “راضی” هستید، تعداد کل 4 و 5 (پاسخ دهندگان “راضی” و “بسیار راضی”) را بر تعداد کل پاسخ دهندگان تقسیم خواهید کرد.

برخلاف امتیاز خالص پروموتر، امتیاز رضایت مشتری رضایت را از یک ویژگی خاص ارزیابی می کند تا کل شرکت.

2. نرخ نگهداری

 نرخ ماندگاری تعداد مشتریانی که در یک دوره زمانی خاص با محصول شما باقی مانده اند را اندازه گیری می کند. به عنوان مثال، می توانید محاسبات خود را بر اساس تعدادی از تمدیدهای عضویت سالانه یا خرید محصول انجام دهید.

در حالی که نرخ حفظ بر روی مشتریان وفادار متمرکز است، نرخ ریزش نگاهی به کسانی دارد که ممکن است به سمت محصول رقیب رفته باشند.

نرخ حفظ = مشتریان در پایان دوره خاص – مشتریان جدید ÷ مشتریان در شروع دوره خاص * 100

نرخ ریزش: نرخ ریزش مشتری = مشتریان ÷ کل مشتریان را از دست داده اند

3. نرخ تبدیل

آیا برنامه هایی را می شناسید که به مدت چند روز به شما یک دوره آزمایشی رایگان می دهند؟

پس از پایان آزمایش، ممکن است تصمیم بگیرید که برنامه را رها کنید یا با پرداخت هزینه به استفاده از آن ادامه دهید.

این همان چیزی است که نرخ تبدیل شما می تواند اندازه گیری کند.

نرخ تبدیل می تواند مدت زمانی را که کاربران آزمایشی رایگان یا کاربران نمونه برای تبدیل به مشتریان پولی طول می کشد، پیگیری کند .

نرخ تبدیل به شما کمک می‌کند تا پیش‌بینی کنید چه تعداد مشتری پرداختی از تعداد خاصی از کاربران آزمایشی رایگان دریافت خواهید کرد. 

در اینجا نحوه محاسبه آن آمده است:

نرخ تبدیل = تعداد مشتریان پرداخت کننده ÷ تعداد کاربران آزمایشی

4. ارزش طول عمر مشتری

این KPI محاسبه می کند که شرکت شما در دراز مدت چقدر می تواند از مشتریان شما انتظار داشته باشد.گاهی اوقات، می تواند شامل میانگین درآمد ارائه شده توسط یک کاربر قبل از تصمیم به لغو اشتراک باشد.

بنابراین اگر مشتری شما این احساس را در مورد محصول شما دارد، بعید است که ارزش زیادی برای شرکت شما ایجاد کند. 

برای تعیین ارزش طول عمر مشتری، باید مشخص کنید که مشتری چه مدت از محصول شما استفاده می کند و میانگین درآمدی که کاربر به ارمغان می آورد.

در اینجا نحوه محاسبه آن آمده است:

ارزش طول عمر مشتری = میانگین درآمد هر کاربر x میانگین طول عمر مشتری 

5. هزینه جذب مشتری

این یکی از مهمترین معیارهای SaaS است که یک مدیر محصول باید به آن نگاه کند.

چرا؟

هزینه جذب مشتری نگاهی به تمام هزینه‌هایی می‌اندازد که شرکت SaaS شما هنگام تلاش برای تضمین مشتری جدید در یک دوره زمانی خاص متحمل شده است.

هزینه ها می تواند شامل موارد زیر باشد:

• حقوق و دستمزد
• کمپین های بازاریابی
• هزینه های تیم فروش
• هزینه های تبلیغات

در اینجا نحوه محاسبه آن آمده است:

هزینه جذب مشتری = هزینه های فروش و بازاریابی برای یک دوره زمانی ÷ تعداد کل مشتریان به دست آمده در یک دوره زمانی

شما می توانید از این معیار بازاریابی برای تعیین میزان هزینه ای که باید در طول جذب مشتری متحمل شوید، استفاده کنید. همچنین می توانید از هزینه های جذب مشتری برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا زمان تغییر کانال های جذب مشتری فرا رسیده است یا اینکه در استراتژی بازاریابی محصول و مدل قیمت گذاری خود تجدید نظر کنید، استفاده کنید.

KPIهای تعامل کاربر:

معیارهای تعامل کاربر اندازه گیری می کنند که آیا کاربران ارزشی برای محصول شما قائل هستند یا خیر. 

تعامل را می توان با ورود به سیستم، دانلودها و مدت زمان ماندن کاربران در وب سایت شما اندازه گیری کرد.

6. تعداد کاربر فعال روزانه و تعداد کاربر فعال ماهانه

تعداد کاربران فعال روزانه و ماهانه شما یک معیار مهم استفاده از محصول است. زیرا به شما نشان می دهد که آیا محصول شما به اندازه کافی جذاب است یا خیر.

هنگام تعریف کاربران فعال، باید مدت زمان و تعامل را انتخاب کنید. اگر کاربر آن تعامل را در بازه زمانی معین انجام دهد، فعال است. اگر این کار را نکردند، می توانید آنها را کاربران غیرفعال در نظر بگیرید.

تعداد کاربران فعال روزانه و تعداد کاربران فعال ماهانه، کاربران منحصر به فردی را که به صورت روزانه یا ماهانه از محصول دیجیتال شما بازدید می کنند، پیگیری می کند.

بیایید نگاهی به هر دو بیاندازیم:

• کاربر فعال روزانه : تعداد کاربران فعال در روز 
• کاربر فعال ماهانه : تعداد کاربران فعال در ماه

کاربران فعال خود (روزانه/ماهانه) را با کل کاربرانی که دارید مقایسه کنید تا دید دقیقی از جذابیت محصول خود داشته باشید! 

در اینجا نحوه محاسبه آن آمده است:

کاربر فعال روزانه / کاربر فعال ماهانه = تعداد کاربران فعال روزانه / ماهانه ÷ تعداد کل کاربران فعال روزانه / ماهانه

7. مدت زمان جلسه

این KPI مدت زمانی را که کاربران برای محصولات دیجیتالی مانند بازی‌ها، برنامه‌ها و سایت‌های خرید آنلاین صرف می‌کنند، ردیابی می‌کند.

این معیار ضروری است زیرا ارزش محتوای محصول شما را به شما نشان می دهد. در نهایت، بر میزان حفظ مشتری و وفاداری مشتری تأثیر خواهد گذاشت.

به عنوان مثال، اگر وب‌سایتی دارید، مدت زمان جلسه را نمی‌توان از طریق پر کردن کلمات کلیدی یا سرفصل‌های بیشتر با طعمه کلیکی بهبود بخشید. تنها با افزودن ویدیوها، پیوندهای بیشتر و بهبود ظاهر و احساس کلی وب سایت شما می توان آن را بهبود بخشید.

در اینجا نحوه محاسبه آن آمده است:

مدت زمان جلسه = (میانگین پاسخ را بگیرید): کل زمانی که کاربران برای محصول شما صرف می کنند ÷ تعداد کاربران 

توجه: برای محاسبه این عدد نیز می توانید از گوگل آنالیتیکس استفاده کنید.

8. تعداد اقدامات کاربر در هر جلسه

این KPI کارهایی را که کاربران هنگام حضور در وب‌سایت و برنامه شما انجام می‌دهند، ردیابی می‌کند. این شامل هر اقدامی است که انجام می دهند و ویژگی هایی که استفاده می کنند.

 این یک KPI قدرتمند است که می تواند شما را در استراتژی پذیرش ویژگی راهنمایی کند.

ج. KPIهای کیفیت محصول

معیارهای کیفیت محصول پایه ای برای ایجاد اهداف تیم توسعه محصول شما ایجاد می کند. مدیران محصول برای اطمینان از موفقیت محصول باید به این معیارهای مدیریتی و KPI توجه کنند.

ردیابی KPIهای کیفیت محصول منجر به بهبود مستمر، کاهش تست و نقص و مشکلات کمتر مشتری می شود.

9. تست و سرعت KPI

مدیران محصول می‌توانند تعدادی KPI مانند تعداد تست‌های با موفقیت انجام شده و درصد تست‌های خودکار را ردیابی کنند.

با کار با تیم QA و تست، تیم محصول می‌تواند ویژگی‌ها و سیستم‌های افزایش محصول را تأیید کند و اهدافی را حول بهبود مستمر ایجاد کند.

یکی از معیارها، سرعت KPI است که تعداد کل تست های اجرا شده را پیگیری می کند.

در اینجا نحوه محاسبه سرعت KPI آورده شده است:

KPI سرعت = تست های خودکار + تست های دستی

10. نقص و اثربخشی تشخیص

به‌عنوان مدیر محصول، می‌توانید به روش‌های مختلفی روی تست و نقص‌ها تمرکز کنید. به عنوان مثال، می توانید تعداد تست های ناموفق را که KPI نرخ نقص است، ردیابی کنید. در دسته وسیعی از نقص‌ها، می‌توانید نقص‌های فعال، نقص‌های رد شده یا نقص‌های شدید را نیز ردیابی کنید.

همچنین مهم است که پیگیری کنید که تیم شما تا چه حد نقص ها را شناسایی و کشف می کند. اثربخشی تشخیص عیب (DDE)  معیاری است که درصد عیوبی را که تیم شما تشخیص می‌دهد در برابر عیوب کلی محصول اندازه‌گیری می‌کند.

اگر DDE در طول زمان افزایش یابد، این خبر خوبی است زیرا نشان می‌دهد که تیم قبل از عرضه محصول با اشکالات و نقص‌های بیشتری مواجه شده است.

در اینجا نحوه محاسبه اثربخشی تشخیص نقص آورده شده است:

DDE = تعداد عیوب شناسایی شده توسط تیم ÷ مجموع تمام عیوب (شناسایی شده توسط تیم و کاربران نهایی) * 100

11. پشتیبانی از افزایش بلیط

این مجموعه مهم از معیارهای مدیریت محصول به شما کمک می کند تا پس از انتشار، نبض کیفیت محصول را حفظ کنید. معمولاً در شرایطی که خط اول پشتیبانی قادر به حل مشکل نبود، بلیط ها افزایش می یابد.

چت‌ها و تماس‌های مشتری، پست‌های توییتر و نظرات وبلاگ می‌توانند در این شماره حساب شوند، اما ردیابی آنها بسیار دشوارتر است.

هنگامی که نرخ تشدید بالا است، شما به عنوان مدیر محصول باید بررسی کنید که آیا مشکلی در مورد ویژگی یا محصول فعلی شما وجود دارد یا خیر.

با این فرمول می توانید نرخ افزایش پشتیبانی را پیگیری کنید:

نرخ افزایش پشتیبانی = تعداد بلیط های افزایش یافته از ردیف اول ÷ تعداد کل بلیط های پشتیبانی.

KPIهای عملکرد تجاری:

معیارهای عملکرد کسب و کار، سودآوری کسب و کار شما را اندازه گیری می کند. به بیان ساده، بیشتر با پول سروکار دارد.

12. درآمد مکرر ماهانه

درآمد تکراری ماهانه معیاری است که معمولاً توسط شرکت‌های SaaS برای ردیابی سودآوری شرکت خود استفاده می‌شود. 

پولی را که محصول شما به صورت ماهانه به ارمغان می آورد محاسبه می کند، بنابراین درآمدی است که کسب و کار SaaS شما می تواند هر ماه انتظار داشته باشد. 

در اینجا نحوه محاسبه آن آمده است:

درآمد تکراری ماهانه = میانگین درآمد هر کاربر به صورت ماهانه x تعداد کل کاربران در یک ماه معین

13. درصد درآمد حاصل از محصولات جدید

این یک KPI توسعه محصول است که کل درآمد حاصل از فروش محصولات جدید را ردیابی می کند. به این ترتیب، می توانید ببینید که محصولات جدید شما چقدر به عملکرد کلی کسب و کار کمک می کنند.

اگر محصول جدید شما کمک زیادی نمی‌کند، می‌توانید به‌روزرسانی محصول را راه‌اندازی کنید یا تحقیقات بازار بیشتری انجام دهید.

در اینجا نحوه محاسبه آن آمده است:

درصد درآمد حاصل از محصولات جدید = کل درآمد ÷ درآمد حاصل از محصولات جدید

14. میانگین درآمد هر کاربر

میانگین درآمد هر کاربر یک KPI است که معمولاً توسط مشاغل SaaS استفاده می شود. این ردیابی می کند که یک شرکت چقدر می تواند انتظار دریافت از یک کاربر را داشته باشد. 

این KPI به شما می گوید که آیا مخاطب مناسب را هدف قرار می دهید یا نه و آیا محصول خود را به درستی قیمت گذاری کرده اید.

در اینجا نحوه محاسبه آن آمده است:

میانگین درآمد هر کاربر = کل درآمد ایجاد شده در طول دوره ÷ تعداد کاربران در همان دوره

15. امتیاز خالص پروموتر

امتیاز خالص پروموتر یک KPI است که تعداد مشتریان فعلی را که احتمالاً محصول شما را به شخص دیگری تبلیغ می کنند اندازه می گیرد. همچنین تعداد مشتریانی را که به محصول شما علاقه ندارند (مخالفان) ردیابی می کند .

یک راه ساده برای انجام این کار این است که از مشتریان بخواهید محصول شما را از 0 تا 10 رتبه بندی کنند. 

اگر محصول شما را از 7 تا 10 رتبه‌بندی کنند، می‌توانید آن‌ها را یک تبلیغ‌کننده در نظر بگیرید و اگر بین 0 تا 6 رتبه‌بندی کنند جزء مخالفان در نظر بگیرید.

با انجام این کار، تیم محصول شما می تواند دلیل عدم وفاداری را در مخالفان شما پیدا کند و تجربه کلی محصول را برای همه مشتریان شما بهبود بخشد.

در اینجا نحوه محاسبه آن آمده است:

امتیاز خالص پروموتور = % مروج – % مخالفان

بهترین راه برای ردیابی و اندازه‌گیری KPIهای مدیریت محصول شما

برای بهبود عملکرد و در واقع موفقیت، به ابزاری نیاز دارید که به شما در ردیابی و اندازه‌گیری KPIها کمک کند.

ابزارهای KPI مدیریت محصول ، مانند ClickUp ، دارای ویژگی هایی مانند گزارش داخلی، داشبوردهای بصری و موارد دیگر هستند!

در اینجا نگاهی دقیق تر به اینکه چرا ClickUp دارای ویژگی های عالی برای KPIهای مدیریت محصول شما است، می پردازیم:

1. اهداف 

شما نمی توانید بدون تعیین اهداف عملکرد خود را بهبود بخشید و به چشم انداز محصول خود برسید.

اهداف را می توان به اهداف کوچکتر تقسیم کرد. 

بنابراین چگونه این به شما در مدیریت KPIهای مدیریت محصول کمک می کند؟

شما می توانید معیارهایی را که برای ردیابی آن اهداف استفاده می کنید، سفارشی کنید، مانند:

• اعداد: ارقام عددی مانند نرخ ریزش یا نرخ پرش
• درست یا غلط: برای بررسی اینکه آیا کاری انجام شده است یا خیر، به عنوان مثال، مدیریت موجودی
• ارز: برای معیارهای محصول مانند درآمد تکراری ماهانه یا حاشیه ناخالص 
• وظایف: برای پیگیری عملکرد بر اساس تکمیل وظایف محصول

2. داشبورد

داشبوردها به شما یک نمای کلی در سطح بالا از تمام اتفاقاتی که در فضای کاری شما می افتد ارائه می دهند.

این راه حل عالی برای هر رهبر محصولی است که نیاز به نظارت بر سبد محصولات خود دارد.

برخلاف Google Sheets یا داشبوردهای اکسل ، هر داشبورد KPI حاوی هزاران ابزارک سفارشی است، بنابراین می‌توانید معیارهای محصول خود را به روشی که می‌خواهید مشاهده کنید.

در اینجا لیستی از برخی از ویجت هایی که می توانید به داشبورد KPI محصول خود اضافه کنید آمده است:

• نمودار میله ای 📊
• نمودار خطی 📉
• نمودار پای 🥧
• نمودار باتری🔋
• محاسبات📝

3. گزارش تیم

همچنین می توانید گزارش های تیم را به عنوان ابزارک به داشبورد خود اضافه کنید.

به این ترتیب، می توانید ببینید کدام اعضای تیم آنقدر متمرکز نیستند:

در اینجا برخی از ابزارک های جدولی که دریافت خواهید کرد آورده شده است:

• گزارش تکمیل شده: تعداد وظایفی که هر یک از اعضای تیم انجام داده اند را ببینید.
• Worked On: ببینید هر عضو چند کار در یک روز، هفته یا ماه خاص انجام داده است.
• امتیازات فضای کاری: وظایف محصول خود را بازی سازی کنید تا بتوانید بهترین عملکردها را در تیم محصول خود شناسایی کنید.
•  با دیدن تعداد اعلان های نامشخص و کارهای عقب افتاده مشخص کنید کدام اعضای تیم به انگیزه بیشتری نیاز دارند. 

زمان اجرای استراتژی محصول شما

KPIهای مدیریت محصول به شما کمک می کنند تا استراتژی محصول خود را به راحتی مدیریت کنید. آنها معیارهای اصلی موفقیت هستند که هر شرکتی برای اجرای اهدافش به آن نیاز دارد.

آیا تمایل به آشنایی با موقعیت شغلی مدیریت محصول دارید؟اکنون بیاموزید.