6 مورد از مهمترین مهارت های مدیریت محصول


ایجاد مجموعه مهارت های مدیریت محصول فراتر از همه چیزهایی است که باید در مورد محصول خود بدانید. در SaaS، فقط داشتن دانش فنی برای یک محصول کافی نیست اگر بخواهید به عنوان یک مدیر محصول موفق باشید باید: الف) بدانید چگونه هم عضوی از یک تیم و هم رهبر تیم باشید و ب) برای توسعه یک محصول برجسته که فراتر از انتظارات مشتریان است متعهد باشید.

در این مقاله، به برخی از مهارت‌های اصلی مدیریت محصول و همچنین شش مهارتی که احتمالاً هرگز نمی‌دانستید به‌عنوان مدیر محصول نیاز دارید، نگاهی می‌اندازیم. 

مهارت های اساسی مدیریت محصول برای SaaS چیست؟

اول از همه: مجموعه ای اصلی از مهارت ها وجود دارد که همه مدیران محصول به آن نیاز دارند. و از آنجایی که شما با تیم‌های مختلف سر و کار دارید و با محصولات مختلفی کار می‌کنید (بسته به جایی که کار می‌کنید و قبلاً کجا کار کرده‌اید)، باید مجموعه مهارت‌های بسیار بزرگی داشته باشید (که شما را فوق‌العاده می‌کند). 

اگر به تازگی در مدیریت محصول شروع کرده اید، یا اگر به فکر انتقال به سمت مدیریت محصول هستید، اینها برخی از مهارت های اساسی هستند که به آنها نیاز دارید.

درک کلی از داده ها 

قطعاً نیازی نیست که یک ریاضیدان یا آماردان خبره باشید، اما داشتن درک اولیه از نحوه خواندن داده ها و تفسیر دقیق داده ها یک مهارت ضروری است. 

بسیاری از مدیران محصول به جای تصمیم‌گیری بر اساس بینش‌های مبتنی بر داده، به احساسات درونی خود متکی هستند.

برای مدیران محصولات SaaS ، توانایی تجزیه و تحلیل و تفسیر داده‌ها بسیار مهم‌ است ، زیرا محصولات SaaS، به طور کلی، تمایل به تولید حجم عظیمی از داده‌ها دارند. به عنوان یک مدیر محصول SaaS، مهم است که به یک مدیر داده محور تبدیل شوید و در تحول دیجیتال پیشرو باشید.  

دانش از روندهای بازار و تنظیم KPI

یک مهارت اصلی مدیریت محصول ، داشتن دانش از روندهای بازار و صنعت و توانایی تنظیم و ردیابی KPIهای کلیدی ، مانند هزینه های جذب مشتری، نرخ تبدیل مشتری ، کاربران فعال روزانه، استفاده از ویژگی ها، ریزش کاربر، امتیاز خالص تبلیغ کننده ، رضایت مشتری و ارزش  طول عمر مشتری است.

بازار و رقابت برای شرکت های SaaS شدید است. شرکت‌های SaaS همیشه در حال رشد هستند (و گاهی متأسفانه از بین می روند). رقابت برای ایجاد محصولاتی که مشتریان می‌خواهند در جریان است. مهم است که اجرای این رقابت در جهت ایجاد یک محصول باکیفیت باشد و نیازهای بازار مشتریان خاص خود را برآورده کند. 

مدیران محصول باید از داده‌ها و بازخورد مشتری استفاده کنند تا متوجه شوند که همه کالاها متناسب با بازار هستند. صحبت کردن مستقیم با مشتریان بر عهده تیم های فروش است، اما مدیران محصول در واقع با برقراری ارتباط مستقیم با کاربران فعال، اطلاعات زیادی را به دست می آورند. 

تفکر استراتژیک 

تفکر استراتژیک با داشتن بینش خوب نسبت به بازار و رقابت مرتبط است. تفکر استراتژیک از شما می‌خواهد که به‌عنوان مدیر محصول، به تعریف چشم‌انداز شرکت کمک کنید و سپس با اهداف واقع‌بینانه و قابل دستیابی به سمت آن چشم‌انداز کار کنید. 

برنامه ریزی استراتژیک مستلزم مهارت های پیش بینی خوب، تفکر انتقادی منطقی، مهارت های استدلال استقرایی و قیاسی ، توانایی قاطع بودن، توانایی پرسیدن سؤالات درست در زمان مناسب، مهارت های تفویض اختیار خوب و توانایی تعیین اهداف واقع بینانه است. و باید به آنها پایبند باشید یا در صورت لزوم آنها را تغییر دهید. 

تفکر استراتژیک برای تعریف نقشه راه محصول مورد نیاز است. شما باید بتوانید پیش‌بینی کنید که هر مرحله از چرخه عمر محصول چقدر زمان می‌برد. همچنین باید استراتژی هایی برای مدیریت هزینه ها و ریسک هایی که در این مسیر به وجود می آیند ارائه دهید.

مهارت های پایه کسب و کار

لازم نیست مدرک کسب و کار پشت نام خود داشته باشید، اما قطعاً مهم است که اصول کسب و کار را بدانید . شما ممکن است همه ریز و درشت های محصول خود را بدانید، اما همچنین باید از اتفاقاتی که در شرکت می گذرد آگاه باشید زیرا این امر می تواند تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم بر محصول شما و توسعه آن داشته باشد. 

دانش طراحی و تجربه کاربر

در حالی که همه مهارت ها ارزشمند هستند، داشتن درک مناسب از طراحی UX و غیره برای مدیران محصول در دنیای SaaS ضروری است. برای موفقیت شرکت‌های SaaS، باید تجربه‌ای بی‌نظیر برای مشتری ارائه دهند . UX موفقیت شرکت را دیکته می کند ، بنابراین داشتن دانش اولیه از UX و ترکیب آن با دانش محقق UX، شما را برای موفقیت آماده می کند. 

سایر مهارت های رایج

سایر مهارت‌های اصلی مشترک که ضروری هستند عبارتند از کار تیمی و تیم‌سازی ، مدیریت زمان عالی (این امر به ویژه مهم است زیرا شما همیشه با تیم‌ها و ذینفعان مختلف کار می‌کنید، بنابراین باید زمان خود را به طور مؤثر و عاقلانه مدیریت کنید، به خصوص اگر بخش‌های زیادی از وقت شما توسط جلسات صرف می‌شود)، جمع‌آوری گزارش‌ها و تهیه اسناد،  مدیریت پروژه ، مهارت‌های خوب تفویض اختیار (در اینجا، همیشه مهم است که اطرافیان خود را با دادن مسئولیت و استقلال به آنها توانمند کنید)، مهارت‌های اولویت‌بندی ، مهارت های ارائه، توانایی رهبری جلسات تیم، و توانایی انجام مصاحبه های قوی با کاربر. 

5 مهارت مدیریت محصول که غیرقابل مذاکره هستند

با حرکت از مهارت‌های اصلی که هر مدیر محصول به آن نیاز دارد، می‌خواهیم به مهارت‌های مهم دیگری نگاهی بیندازیم که ممکن است هنگام ورود به حرفه خود به عنوان مدیر محصول، لزوماً از آنها آگاه نبوده باشید. 

بنابراین، اگر واقعاً می‌خواهید در صدر باشید و از میان مدیران محصول متمایز شوید، در اینجا 5 مهارت دیگر وجود دارد که باید داشته باشید:

شما یک ارتباط دهنده عالی هستید

ممکن است بدیهی به نظر برسد که باید در ارتباطات خوب باشید. شما سخنگوی محصول خود و همچنین صدای مشتری برای تیم های خود هستید و همانطور که در بالا ذکر شد، شما با تیم های مختلف زیادی کار می کنید و روزانه با ذینفعان خارجی سروکار دارید. و به عنوان سخنگوی محصول خود، باید بتوانید دیدگاه و استراتژی محصول خود را به وضوح به تیم منتقل کنید.

داشتن مهارت های ارتباطی قوی مستلزم توانایی ارائه سخنرانی های عالی، ارزشمند و جذاب، دیپلماتیک بودن، و داشتن توانایی گوش دادن، همدلی و احترام است. شما باید بتوانید تیم خود را تقویت کنید و انگیزه دهید و نه تنها با آنچه می گویید، بلکه با آنچه انجام می دهید نیز در آنها اعتماد ایجاد کنید. 

ارتباط یک مهارت نرم است که می توان آن را تقویت کرد، توسعه داد و تمرین کرد. ارتباط عالی برای موفقیت محصول بسیار مهم است. ارتباطات می تواند یک تیم را بسازد یا شکست دهد و بدون تیم قطعا محصول موفقی نخواهید داشت.

شما به عنوان یک مذاکره کننده حرفه ای کار می کنید

به عنوان یک مدیر محصول، شما با ذینفعان و تیم‌های مختلف با علایق متفاوت کار می‌کنید، و برای تعیین اولویت‌ها و مدیریت تضادها و بحران‌ها، باید توانایی مذاکره داشته باشید. 

 ممکن است مذاکره به‌عنوان یک مهارت خاص برای فروش و خدمات مشتری ضروری به نظر برسد، و به همین دلیل است که ممکن است این مهارت در مدیریت محصول نادیده گرفته شود. در واقع نیمی از کار شما به عنوان مدیر محصول ، مذاکره است.

بنابراین، هنگامی که نیاز به مذاکره با سهامداران یا تیم های داخلی خود دارید، باید:

  • از پرونده خود با داده ها نسخه پشتیبان تهیه کنید ( تصمیم گیری مبتنی بر داده )
  • با ذینفعان رابطه برقرار کنید، احساسات خود را کنترل کنید و از همان ابتدا روحیه مثبتی ایجاد کنید.
  • اهدافی را برای جلسه مذاکره تعیین کنید. چه چیزی می خواهید از جلسه به دست آورید؟ تحت تأثیر قرار نگیرید: شما هدفی دارید، پس به آن پایبند باشید.
  • هم از مذاکره نرم (که در آن تمرکز زیادی روی آسیب نرساندن به یک رابطه دارید و در نتیجه فقط نتایج ضعیف تری کسب می کنید) و هم از مذاکره سخت (که تنها هدف شما برنده شدن است و این می تواند به قیمت روابط تمام شود) خودداری کنید و برای مذاکره اصولی تلاش کنید . که “هر دو طرف مذاکره را به عنوان یک تیم گرد هم می آورد تا بهترین نتیجه را به شیوه ای کارآمد که رابطه را حفظ کند، بیابند.”
  • تا حد امکان عینی بمانید و بر اساس داده ها و گزینه های خلاقانه تولید شده توسط تیم های مختلف به نتیجه برسید.

قطعاً این یک مهارت آسان نیست، اما شما در واقع هر روز بدون اینکه متوجه شوید در حال مذاکره هستید. به خاطر داشته باشید که هنگام مذاکره، باید برای سه مورد زیر تلاش کنید:

  1. یک نتیجه مثبت و نتیجه ای که همه (یا حداقل اکثریت) طرفین با آن موافق هستند.
  2. از زمانی که برای جلسه تعیین کرده اید حداکثر استفاده را ببرید.
  3. روحیه خود را تقویت کنید، اطرافیان خود را توانمند کنید و با اخلاقیات و مسئولانه برخورد کنید.

مقاومت، اما بدانید چه زمانی باید کوتاه بیایید

شما باید بتوانید با انتقادات تند و بازخورد تصمیماتی که می گیرید مقابله کنید. در بسیاری از مواقع، مکالمات می تواند یک چرخش عاطفی داشته باشد، و شما باید به یاد داشته باشید که نباید مسائل را شخصی بگیرید، این بسیار مهم است. 

بله، شما انسان هستید و در روابط کاری هرگز نباید جنبه انسانی را انکار کنیم. ما احساساتی هستیم. همه ما ایده ها و نظراتی داریم و آنچه فکر می کنیم ممکن است برای یک محصول یا مشتری بهترین باشد. اما احساسات باید با منطق، عقلانیت و تصمیمات مبتنی بر داده ها متعادل شوند. روانشناسان اغلب در مورد ذهن عاطفی، ذهن منطقی و ذهن خردمند صحبت می کنند. 

ذهن عاطفی و عقل منطقی برای ایجاد ذهن عاقل باید یکدیگر را متعادل کنند. در مورد آن فکر کنید: احساسات زیاد هنگام تصمیم گیری همیشه خطرناک است و تفکر منطقی بیش از حد می تواند اشتیاق شما را نسبت به کاری که انجام می دهید از بین ببرد.

به همین دلیل است که شما به ذهن عاقل نیاز دارید : احساسات و عقلانیت را برای تصمیم گیری در مورد محصول ترکیب کنید. شما مجبور خواهید بود که نه بگویید. شما باید با هرج و مرج، سردرگمی و ناامیدی کنار بیایید. 

بنابراین، مهم نیست که چه اتفاقی می افتد. به ذهن عاقل خود رجوع کنید و زمانی که همه چیز شکست خورده است، همیشه به طرح کسب و کار پایبند باشید . 

شما یک شنونده فعال هستید

در رابطه با نکته 3، می‌دانید که وقتی با سهامداران خاصی سروکار دارید، باید سطحی از درک را نشان دهید. 

گوش دادن فعال قطعا یک مهارت حیاتی برای موفقیت محصول است. نه تنها باید به صحبت های تیم خود گوش دهید، بلکه باید به صحبت های خود کاربران نیز گوش دهید. ما باید بر آنچه گوینده می‌گوید تمرکز کنیم و نه بر آنچه می‌خواهیم بشنویم. 

مانند ارتباط موثر، گوش دادن فعال نیاز به تلاشی هماهنگ دارد. شما باید هر بار که با کسی صحبت می کنید این مهارت را به طور فعال تمرین کنید. 

شما آچار فرانسه هستید

شما به عنوان یک مدیر محصول، باید دانش کمی در سایر رشته ها، به ویژه مهندسی، طراحی، بازاریابی، فروش و موفقیت مشتری داشته باشید.

برای کسب تجربه عملی، چند مورد از این نقش‌های مختلف را امتحان کنید. حتی صرفاً نظارت و همراهی در بخش های مختلف برای یک روز می تواند بینش خوبی به شما بدهد، به خصوص در مورد آنچه مشتریان شما تجربه می کنند.

آشنایی با این نقش ها به شما کمک می کند تا بفهمید هر تیم با چه چالش هایی مواجه است و اهداف منحصر به فرد آن ها چیست. و داشتن دانش اندکی در مورد نحوه عملکرد هر تیم چیزی است که برای تبدیل شدن به یک مدیر محصول ارزشمند نیاز دارید.

مهم ترین مهارت مدیریت محصول که همه از دست می دهند

شما یک مبلغ محصول و یک داستان سرای عالی هستید . 

داستان سرایی موثر مهارتی حیاتی است که بسیاری از افراد در مدیریت محصول از آن غافل می شوند، اما در واقع این داستان سرایی موفق محصول است که عامل تعیین کننده ای خواهد بود که آیا محصول شما مورد استقبال کاربران قرار می گیرد یا خیر. 

موهبت داستان سرایی و بشارت تنها ویژگی واحدی است که واقعاً یک درصد از مدیران محصول برتر را از بقیه متمایز می کند. برای بیان یک داستان عالی، باید مخاطب خود را بشناسید.

به عنوان یک مدیر محصول، شما وظیفه دارید تا داستان محصول را برای سهامداران داخلی خود و همچنین شرکت خود به عنوان یک کل بیان کنید. شما باید این کار را به گونه ای انجام دهید که همه بتوانند آن را درک کنند. شما باید آنها را با چشم انداز و استراتژی خود همراه کنید، و باید آنها را نسبت به محصول شرکتشان هیجان زده و مشتاق کنید. 

وقتی می خواهید داستان محصول خود را بگویید، باید از کجا شروع کنید؟ همانطور که در بالا ذکر شد، شما می خواهید مخاطب خود را بشناسید. و برای شناخت مخاطبان خود به تصویر کامل نیاز دارید. یکی از بهترین راه ها برای نزدیک شدن به این موضوع، انجام تحقیقات قابلیت استفاده و مشاوره با ذینفعان داخلی است. 

تحقیق قابلیت استفاده یک مهارت طراحی UX است که از آن برای تجزیه و تحلیل محصولات و شناسایی نقاط ضعفی که می خواهید برای کاربر حل کنید استفاده می کنید.

به یاد داشته باشید، ذینفعان کارشناسان محتوا از بخش‌های خاص خود هستند و دیدگاه متفاوتی را ارائه می‌دهند که شاید شما در این مرحله در نظر نگرفته باشید. به همین دلیل است که بهتر است تا جایی که می توانید آنها را در فرآیند توسعه حلقه کنید.

هر چه زودتر بتوانید ایده های خود را (با تحقیقات و داده های کامل) با ذینفعان به اشتراک بگذارید، زودتر می توانید نگرانی های بالقوه هر بخش را پیش بینی کنید. 

با جمع آوری تمام اطلاعات از ذینفعان و کاربران، مجهزتر خواهید بود تا بتوانید داستان درستی را که هم کاربران و هم ذینفعان خرید خواهند کرد، بیان کنید.  

استیو جابز واقعاً مظهر یک داستان نویس چیره دست است. او تمام دنیا را در مورد محصولات اپل و کارهایی که آنها می توانند برای آینده انجام دهند هیجان زده کرد. و فقط نگاه کنید که اپل امروز کجاست و چقدر موفق شده اند. 

اگر به نقش خود به‌عنوان مدیر محصول علاقه‌مند هستید و به محصول خود علاقه دارید، می‌توانید به موفقیت‌های بزرگی دست پیدا کنید، مهم نیست که چه چیزی به نظر شما می‌رسد. مردم قبل از هر چیز توسط احساسات هدایت می شوند، و شما می توانید از طریق داستان سرایی و اشتیاق از آن استفاده کنید. 

منابعی برای بهبود مهارت های مدیریت محصول

با توجه به اینکه در واقع مدرک خاصی در مدیریت محصول وجود ندارد، باید بسیاری از مهارت های خود را در حین کار بیاموزید . با این حال، منابع و دوره های بسیار عالی به صورت آنلاین وجود دارد که می توانید حرفه خود را در مدیریت محصول شروع کنید یا به شما کمک کنند مهارت های مرتبط را بیاموزید یا مهارت های موجود خود را تقویت کنید. 

آیا تمایل به آشنایی با موقعیت شغلی مدیریت محصول دارید؟اکنون بیاموزید.

آینده مدیر محصول

طبق تحقیقات، مدیران محصول برخی از بالاترین پیشنهادات حقوق را در SaaS دریافت می‌کنند که نشان می‌دهد تقاضا و علاقه به مدیران و مدیریت محصول در حال افزایش است. در واقع، بسیاری از مدیران اجرایی برخی از شرکت‌های برتر فناوری در واقع از پیشینه مدیریت محصول هستند، بنابراین فضای زیادی برای رشد شغلی در این زمینه وجود دارد. 

با انفجار شرکت‌های فناوری و SaaS، مدیران محصول ثابت می‌کنند که بسیار ارزشمند هستند. آنها مسئول کشف چگونگی ایجاد محصولی هستند که مشتریان آنها هم دوست داشته باشند و هم مشکلات آنها را حل کند. قطعاً مدیر محصول بودن اصلاً کار آسانی نیست، چه برسد به یک کار استثنایی!

در چنین بازار رقابتی، برای شما بسیار مهم است که خود را از بقیه متمایز کنید و تلاش کنید تا در 1% از مدیران محصول باشید. با تقویت و توسعه مهارت هایی که در بالا ذکر کردیم به این هدف دست یابید و هرگز یادگیری را متوقف نکنید. مدیریت محصول یکی از آن حوزه هایی است که مستلزم یادگیری و توسعه مداوم است. شما باید به طور مداوم مهارت های خود را توسعه داده تا با نیازها و خواسته های مصرف کننده در حال تغییر باشید و جلوتر باشید.

آیا تمایل به آشنایی با موقعیت شغلی مدیریت محصول دارید؟اکنون بیاموزید.